آرتاکوانا

آرتاکوانا

بگم که الان تو دلم عروسیه؟

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ب.ظ

بگم که الان داره بارون میاد....بگم که الان تو دلم عروسیه.....بگم که الان دوست دارم لپ خدارو ببوسم......عاشق صبح هایم که با صدای بارون بیدارشم.....بگم که ظهر که صدای رعدو برق میومد وقتی برادریه داشت با خواهریه حرف میزد من هی کل میزدم.....بگم که الان خیلی خوشحالم......بگم که ساعت 8 و 9 صدای دسته ها رو میشنوم...بگم که عاشق محرمم....بگم که گاهی دوست دارم الکی الکی بزنم زیر گریه....تازه بگم که اعصابم امروز پوکیده بود...دوست داشتم یه کیسه بکس داشتم تا میتونستم مشت میزدم...اصنم مهم نیست...دستام نابود میشن...اصنم مهم نیست بکس بلد نیستم....اصنم مهم نیست کیسه بکسه میخورد رو صورتم...پرتم میکرد رو زمین....!

# قربون تعادلات فکری و عملی خودم برم

#خدای شفایمان دهد  :) 

#در همین راستابرای خیس شدن تا مرز موشی امادگی خود را اعلام میدارم :)

۹۴/۰۷/۲۵
مبهم الملوک

نظرات  (۶)

۲۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۹ مترسک ‌‌
مبهم الملوک جان بااحساس به سلامت باد؛ دانم چه گویی بزرگوار، دانم...
پاسخ:
ممنونم مترسک الممالک عزیز....مترسک بارونی با پس زمینه سبز ایزد حافظ تو و چشم های زیبایی باشد که محلول نوشته های زیبایت ست
باران انچنان طنین بر روحم مینوازد که گاه داشتنش یعنی ارامشی که شاید با دگر ها پیدا نخواهد شد....اب تمام انچه را غمگین داری در خود حل میکند میبرد...ابی هرجا که باشد...حتی ابی کاشی های نقش جهان


دو نقطه دی
پاییزتون نارنجی
۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۶ آقای سر به هوا ...
من هم شدیدا خوشحال شدم !
مخصوصا وقتی نصفه شب با صدای خوردن قطره های بارون به پشت شیشه بیدار شدم :دی
پاسخ:
من عاشق بیدار شدن با صدای بارونم....یه حس واقعا غیر قابل توصیفه..جوریه که هرچی فکر از ادم دور میکنه...انگار تو خلا ایی....کلا اب همیشه غیر قابل توصیف بوده و عجیب
امیدوارم همیشه شاد باشید ...پاییزتون نارنجی   دونقطه دی
۲۶ مهر ۹۴ ، ۲۱:۵۲ عرفـــــ ـــان
این حالِ خوب پایدار بود ؟ :)
چون من یک بار حالِ خوبم رو داد زدم سرِ دو ثانیه حالم بد شد :دی
پاسخ:
نه دیگه من دادنزدم..پاورچین پاورچین اومدم در گوش شماها گفتم...شما هم حرفامو شنیدید..   دو نقطه دی..اومدم حال خوبم  رو به شماها منتقل کنم ..همه باهم یواشکی خوشحال باشیم
#نمیدونم این چیه واقعا  مثلا  به چیزی که ادم فکر میکنه بعد کاملا برعکسش اتفاق میاقته...یه بار یکی گفت قانون طبیعته...من میگم توانایی ذهنه...اونقدر توانایی داره که میتونه نتیجه رو تغییر بده...ضمیر ناخوداگاه هم هی اون وسط رژه میره..کلا نابود میکنه....از من به شما گوشزد نتیجه گیری رو بلند نگین یعنی به زبون نیارید.بعد از کلی حلاجی و اطمینان کامل میشه به زبون اورد....حال خوبو با کلمات نگین کلامات وارونه میکنن ....اونو با یه لبخند گنده نشون بدین ...ولی کلمات نه..اینم از اندر تجربیات بی بی مبهم الملوک..!
۲۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۴ مـــیـــمـــ ☺☺
بارون من عاشقتم :)
ولی بیا دوس معمولی باشیم من حوصله ی سرماخردگی ندارم
پاسخ:
من تا مرز موشی میرم بعد که میام داخل....شروع میکنم به خوردن شیر گرم با عسل...ابلیمو و عسل.....عسل خالی...دل قنج رفتن برای بستنی توی یخچال....انواع جوشنده های گیاهی...خوابیدن با کلاه بافت سبز راه راه کم رنگ و پرنگ.....پوشیدن جوراب بافتی سبز هم رنگ همون کلاه....و دگر کار های مورد نیاز...انگار تازه بعدش میفهمم ....واااای اگه الان سرما بخورم چیییییی ؟ اونم منییی که کلا پاییز حساسیت فصلی و خشکی پوست لب رو دارم.....به لطف خدای ارحم و راحمین فعلا سرما نخوردم ..خدا کمک کنه تا اخر زمستون سرما نخورم
#برای جمله اولت یه توان 2 بزن منم هستم.. دو نقطه دی
خوش به حالت
همین حالا که میخوانم
سینوس هایم تیر میکشند
باران نخورده و باد ندیده!
پاسخ:
اینو بگم فقط همون رو و فقط همون نیم یا چهل دقیقه زد.....ولی من شدم چشم انتظار نگاهش تا باز بباره....همون چند دقیقه حال بدمو خوب کرد....کاش باز ببیاره....کاش سینوس هایت دیگر تیر نکشند....کاش باران و باد رویشان را برنگردانند  :)
چشم انتظارم....خداامید بندشو ناامید نمیکنه...من به این اعتقاد دارم ( باور نه اعتقاد )
۲۷ مهر ۹۴ ، ۲۱:۳۴ عرفـــــ ـــان
تجربیاتِ جالبی بود ممنون که گفتین :)
پاسخ:
خواهش میکنم ننه جون
بی بی مبهم الملوک :)
جالبی هم از خودتونه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">