آرتاکوانا

آرتاکوانا

صورتی

پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ب.ظ

 گاهی حتی خودتم نمیدونی چطور برات میگذره، زمان رو میگم،نمیفهمی خلسه برات از کدوم حرفت شروع شد و این تویی که تبدیل میشی به سکوت حسنی یوسف کنار پنجره و هر روز صورتی تر از دیروزت میشی و تنها شکننده برات همون صدای مداوم شروع صبح حتی صدای مرغ و خروس هایی که قراره طبیعی تر از هر علمی باشن است.


سرگیجه برایت تنها دورانی از غم هایی ست که زمین با تو میکند تنها اشکال در زمان بد نصب توست اگر نسخه ی جدید را راهی کنند شاید جواب بدهد!


دیگر حتی خواب هم نمیبینم....!  


چرا هرروز این منم که محو میشوم دیگر حتی دوستداشتنی هایم را مغزمسخره میکند ، میکند؟ یا من مسخره میکنم؟ نمیدانم این مرحله قرار ست چه تغییری در روح من ایجاد شود 

۹۵/۰۸/۲۰
مبهم الملوک