تایم استراحته و من دراز کشیدم و پاهام با ریتم اهنگ بابک جهانبخش هی تکون میدم..چپ راست...چپ راست
چطوری ملوک؟
من : بههههه فنچ 5 ساله ی خودم نبودی؟
تایم استراحته و من دراز کشیدم و پاهام با ریتم اهنگ بابک جهانبخش هی تکون میدم..چپ راست...چپ راست
چطوری ملوک؟
من : بههههه فنچ 5 ساله ی خودم نبودی؟
با یک دروغ در سبد کلمات می توانم تمام خود های قبلیم را له کنم! خرد کنم!
چه کسی می فهمد ؟! وقتی دروغ گوی من جلوس می کند
اخر در این حوالی کسی هم خودش است ؟؟
می شود دستانت را بالا ببری!؟
نترس....
اسلحه ای ندارم تا رو ی صورتت بپاشم
فقط می خواهم بدانم
چشمانم ابی صداقت را می بینند
می خواهم بفهمم ان لیوان سمی را نخورده ام
می خواهم بدانم خاکستری نیستم!
می شود بگویی هستی
می شود باشی....
می توانم تمامشان را خط بزنم..!
ولی راه را نشانم بده
امید را زیر اواره ها نشانم بده
چشمانم خورشید اند
خودم دیدمش
وقتی میخوابم از نورش شب را نمیبینم
می دانی
تغییر اندازه دل ها را خوب بلد است
فقط بگو کجاست ؟!
#شبتون خورشیدی ;)
نمیدونم پست دیشب رو خوندید یا نه ولی خواستم بگم که چرا پاکش کردم یا همون پیش نویس !
دلیل عادیش این بود که با گوشی منتشر کردم و تقریبا 4خطش که اصل کاری بود پاک شده بود و من بعد فهمیدم
و دلیل دیگه اش که باعث شد این پست رو بنویسم این بود که گاهی وقتی به یه فرد عادی تو روزمره هات فکر میکنی ممکنه حتی لحنت یا گفتار برای یه لحظه شبیه همون ادم بشه وقتی دیشب از بی خوابی رفتم سراغ این پیش نویش شده فهمیدم
این حرف های همون ادمه لحن همون ادمه
پس من کجای این متن بودم غیر از تایپ کننده
بین تمام حواشی بی دلیل سردرگم اردیبهشت
#از دوستانی که نظر گذاشته بودن معذرت میخوام بابت پاک کردن پست دیشب