#از اون خفا ها میفرمایند...خودتم بچگی رقاصی بودیا حالا دختر دایی فنچ جونی جان هنوز به زبان ما حرف نمیزنه تو اون موقع یه شیرین زبونی بودی..خودت شعر میخونی میگفتی دس بزنید
آخر این ها گذر از چشم های تو.... بودند؟
آخر این عشق دیده ی اشک های تو.... بودند؟
آه من..!
منم از این دست، گندم موهایت را می گذشتم
؟
اخر این مندرس کفش قدرت بلعیدن عطر تو راه داشت؟
اخر این راه هوایی برای رقص موهایت داشت؟
به کجا می روی آخر
این دم اخر
جز تو به کدامین نگاه دل ببندم؟
#بعضی ادم ها با خودشان شعر می اورند.... که می تواند حالت را جا بیاورد.. :)
#به تک تک دوستان تبریک میگم..دیدن اون همه دوست توی بهترین های 94 خیلی خوشحال کننده بود...قلمتون مستدام :)
ساعت 16:05
پیاده رو ها دیگر تو را قبول نمیکنند
عطرت دیگر جایی ندارد
میدانی! بهار ست
تا شقایق هست
عطرت زندگی نخواهد داشت
باران را یاد داری
از همان ها که در لحظه
انقدر جیغ می کشند که ردپایت را پاک میکنند
از همان باران های بهاری خواب هایت
میدانی! بهار ست
زاینده رود را بستند
دیگر جایی برای اشک هایت هم نیست تا حل شوند
بروند تا راه سخن برایت صاف شود
میان این تعطیلات
قیری نیست
تا برایت تنها
خودم
جاده های دلت را اسفالت کنم
تا چشم هایت بتوانند تک تک
مسافر ها را برایم بفرستند
از کجای این شهر میروی
این پل خراب نخواهد شد
این ستاره ها نمیمیرند
میدانستی..مگر نه؟
ساده ترین ها
زودتر پاک خواهند شد
تو همان اتفاق نیافتده ای
کتاب هایی
همان هایی که به لب میرسانند جان را
همان که اخر ....نمی افتادند
ولی تو شکستی
مثل قطرات اشک.....تکیه گاه را قبول کردی
تکیه گاه نااشنا
تو همان شناگری هستی
که موج رفتن را خوب بلدی
تلاطم عشق دیگر توست
#ساعت 3:31 3 فروردین
3تا پست داریم ..که خواستم یهوووو منتشرشون کنم
حالا سرعت میاریم پایین
اخریش دوستداشتنیه
راستی گفته بودم یه اهنگ میتونه منبع الهام باشه
برای پست
(یک ایست در برهه ای از زمان که بین دو فیلم مردد باشم!کنترل دست من نبود!) که همراه با گوش دادن به البوم xاد شیرن بود نوشته شد ..گوش دادن به اهنگ باعث میشه کلمات روون تر بیان تو ذهنت ..انگاری که دارن میرقصن( شیطوناا )برای پست اخری هم اینجوری بود که اسم اهنگ هم میگم :)