به چشمای خوشگلتون پیشنهاد دیدن این مستند خوب رو میدم++کمی تااندکی متون اضافی فرزندم++
سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۴ ب.ظ
این مستند نگاهیه به انتخاب رشته و اهدافی که ادم ها از بچگی باهاش بزرگ میشن
و سوالی که بدون شک تو بچگی ازمون پرسیده شده....بزرگ شدی میخوای چیکاره شی..؟؟
این پست مترسک منو یاد این مستند انداخت..! دو نقطه دی
لینک دانلود مستند مشق روز
#امیدوارم بعضی تفکرات از بین برن......امیدوارم زندگی هامون با علاقه بگذره.
#این مستند مخصوص رده سنی خاصی نیست...یا حداقل من اینطور فکر میکنم....یه ادم با یه باور اجباری نمیتونه زندگی کنه...میشه یه ربات تحت کنترل دیگران.......تو زندگیمون ربات نباشیم....این بهترین اتفاقه
#دفترچه ی نارنجی رنگم که برای پاییز خریدم ....الان دیگه پر شده از تموم حوالی من.....نوشته های من برداشت عمیق و گنگ نیست....زندگی ساده تریناست....ساده ترینا عادت میشن...و توجه بهشون کم....!!
#درمورد سن گفتم...چون من اصلا به سن اعتقاد ندارم....درحالی که عددی سن دارم....ولی من عددم نیستم...من کودک هایی در وجود روحم حس میکنم که وفادار تر از عدد ها هستند....مادر بزرگ خوشگلی دارم که فعال شدنش غیرارادی و غیر فعال شدنش نیز.
چه اشکالی دارد خودمان را دوست بداریم......چه اشکالی دارد دوستداشتنی ها رو بغل کنیم......هیییچ اشکالی ندارد...گاهی باید تبصره و قانون های زندگی رو کم کنیم دو نقطه دی
#کلییییی چیز میز نوشتمااا......اگه بگم چجوری نوشتم....مثلا یکیش این مانتو راه راهااا هست سیاه سفیدا الان مد شده...کور رنگی گرفتیم بوخودا......نشسته بودم یکی از این دخمل سیاهه سفیدا رد شد .....من شروع کردم نوشتن...!! خیلی هم شیک و عروسی طوری (مجلسی)..خندوانه طوری...اب هنوانه طوری...کولر طوری....پشه طوری...دیوونه شدیم طوری....نه معلوم هوا سرده یا گرمه طوری
اصن وعضم خرابه بهتره ادامه ندم ......غرغرو طوری....طوری....طوری....طوری...!
#قربون اون نقطه های بین نوشته هام برم ..که اینقدر ماهن
و سوالی که بدون شک تو بچگی ازمون پرسیده شده....بزرگ شدی میخوای چیکاره شی..؟؟
این پست مترسک منو یاد این مستند انداخت..! دو نقطه دی
لینک دانلود مستند مشق روز
#امیدوارم بعضی تفکرات از بین برن......امیدوارم زندگی هامون با علاقه بگذره.
#این مستند مخصوص رده سنی خاصی نیست...یا حداقل من اینطور فکر میکنم....یه ادم با یه باور اجباری نمیتونه زندگی کنه...میشه یه ربات تحت کنترل دیگران.......تو زندگیمون ربات نباشیم....این بهترین اتفاقه
#دفترچه ی نارنجی رنگم که برای پاییز خریدم ....الان دیگه پر شده از تموم حوالی من.....نوشته های من برداشت عمیق و گنگ نیست....زندگی ساده تریناست....ساده ترینا عادت میشن...و توجه بهشون کم....!!
#درمورد سن گفتم...چون من اصلا به سن اعتقاد ندارم....درحالی که عددی سن دارم....ولی من عددم نیستم...من کودک هایی در وجود روحم حس میکنم که وفادار تر از عدد ها هستند....مادر بزرگ خوشگلی دارم که فعال شدنش غیرارادی و غیر فعال شدنش نیز.
چه اشکالی دارد خودمان را دوست بداریم......چه اشکالی دارد دوستداشتنی ها رو بغل کنیم......هیییچ اشکالی ندارد...گاهی باید تبصره و قانون های زندگی رو کم کنیم دو نقطه دی
#کلییییی چیز میز نوشتمااا......اگه بگم چجوری نوشتم....مثلا یکیش این مانتو راه راهااا هست سیاه سفیدا الان مد شده...کور رنگی گرفتیم بوخودا......نشسته بودم یکی از این دخمل سیاهه سفیدا رد شد .....من شروع کردم نوشتن...!! خیلی هم شیک و عروسی طوری (مجلسی)..خندوانه طوری...اب هنوانه طوری...کولر طوری....پشه طوری...دیوونه شدیم طوری....نه معلوم هوا سرده یا گرمه طوری
اصن وعضم خرابه بهتره ادامه ندم ......غرغرو طوری....طوری....طوری....طوری...!
#قربون اون نقطه های بین نوشته هام برم ..که اینقدر ماهن
۹۴/۰۷/۲۱
تمامِ چیز هایی که میخواستم نشد
هرچند امیدواری هست
هنوز چیز های هست
که هیچی اش معلوم نیست!