اندر احوالات بحثی موضوعی فکری و سه نقطه
جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ
میدونی همیشه از چی بدم میومد...از اینکه متناسب با سن افراد باهاشون حرف بزنم..میدونی من سن رو چی تلقی میکنم...صرفا یه عدده همین....میدونی ادما متناسب با سنشون توانایی هاشون افزایش پیدا میکنه یه بچه ی7 ساله به اندازه همون ادم 20یا 15 ساله میفهمه فقط راه هایی که برای دریافت اطلاعات از دنیا ی اطرافش استفاده میکنه فرق داره....ولی الان میدونی چی شده ادم ها یه بچه رو هیچ حساب میکنن و از نظر شون هنوز بچه س و هیچی نمیفهمه ولی من اونقدر از همین بچه ها چیز یاد گرفتم که از بزرگتر ها نه....به این میگن خود خواهی اینکه بقیه رو نبینی ....من ترجیح میدم با بچه ها همون احترامی رو که برای بزرگتر ها دارم رعایت کنم....دو رویی به همین میگن اینکه برای ادم ها متناسب با سنشون..مقامشون...احترام قائل بشیم....اینا ادم هایی ان که نمیتونن خودشون باشن ..من میگم رفتارامون یکی باشه یه رو باشه...میگم بس کنیم این دنیایی رو معلوم نیست ادما منظورشون از رفتاراشون و حرفاشون چیه؟..اینکه همش باید دنبال این باشی که منظور فلانی چی بوده
اینکه من از دورویی متنفرم....اینکه وقتی داریم یه بحث علمی و مفید میکنیم نمیاد محترمانه بگه من در این مورد اطلاعی ندارم میاد وارد بحث اعداد میشه تا مثلا من گیر بیافتم د اخه مگه جنگه؟ نمیدونم جمله از کی بود که میگه هیچ وقت وارد بازی اعداد نشو
منم نشدم گفتم اطلاعی ندارم ولی فکرکنم اصلا این اعداد ربطی به موضوع ما نداشته باشه اینطور فکر نمیکنی؟
هیچ وقت فکر نکنید مقایسه با یه بچه یعنی توهین...من از همین برداشت غلط بدم میاد
اینکه به همه چیز بد بینیم
من نمیگم صرفا بچه ی7 ساله من میگم چرا فکر میکنیم اونایی که از ما کوچکترن کمتر از ما میفهمن اینکه اونارو باور نداریم
بعد میگیم فلانی اعتماد به نفس نداره ...و اینکه استفاده از کلماتی مثل ببخشید اعتماد به نفسو میاره پایین...اینا برای من هیچ معنی داره
ادم وقتی اشتباه میکنه نباید بگه ببخشید ...ادب حکم میکنه .....هر ادمی متناسب با رفتار فرد روبه رو باهاش رفتار میکنه
بعضی رفتارا و حرف ها اومدن تو زندگیمون اونم با یه اسم خیلی بزرگ و سخت که به نظر میرسه دهن پر کنه...بعضی اوقات میگم ما داریم برای چی میجنگیم؟
و اینکه یه حرفایی هم نشون از اعتقادات اشتباه بالایی که گفتم...اینکه حرفی گفته میشه بعد میپرسن اینو کی گفته؟
این همون چیزیه که ازش بدم میاد.....اینکه همو باور نداریم
پس مطمنا ادم هایی که سطح دانایی خوبی برخوردارن سکوت میکنن چون دیگه حوصله بحث با ادمایی که فقط دنبال یه نقطه ضعف از اونن ندارن ....اینه که ادمایی دنیا رو پر میکنن که شاید در ظاهر خیلی دهن پر کنن ولی صرفا زندگی براشون مثل میدون جنگه و قانون جنگل رو اوردن تو دنیای ادما اینکه اگه نکشی کشته میشی.....اینکه هی در به در دنبال فرهنگ میگردیم ...اینکه خیلی از ادما سکوت رو ترجیح میدن چون ادم های نادون زیاد شدن.....چون که اونقدر زیادن که کسی دوست نداره ارامش زندگی شو به خطر بندازه....چون حوصله بحث نداره
اینا همش از همون باور نداشتنه نشئت میگیره......واینکه همون ادم های نادون انقدر توی گوش ادم میگن میگن که اون ادمایی که چیزی میدونن و یا به قول معروف دانا تلقی میشن ...هم مقداری از رفتار های اونا رو میگیرن ....اینکه شروع میکنن به مغرور بودن ...به چیزی که باعث شده دنیاشون این شکلی بشه...و متاسفانه متوجه نیستن..رفتارایی که هی باعث میشن با کسی رو جز خودشون باورنکنن.....و بازاینکه زمین گرده...!!
#ببخشید هی بهش اضافه کردم
اینکه من از دورویی متنفرم....اینکه وقتی داریم یه بحث علمی و مفید میکنیم نمیاد محترمانه بگه من در این مورد اطلاعی ندارم میاد وارد بحث اعداد میشه تا مثلا من گیر بیافتم د اخه مگه جنگه؟ نمیدونم جمله از کی بود که میگه هیچ وقت وارد بازی اعداد نشو
منم نشدم گفتم اطلاعی ندارم ولی فکرکنم اصلا این اعداد ربطی به موضوع ما نداشته باشه اینطور فکر نمیکنی؟
هیچ وقت فکر نکنید مقایسه با یه بچه یعنی توهین...من از همین برداشت غلط بدم میاد
اینکه به همه چیز بد بینیم
من نمیگم صرفا بچه ی7 ساله من میگم چرا فکر میکنیم اونایی که از ما کوچکترن کمتر از ما میفهمن اینکه اونارو باور نداریم
بعد میگیم فلانی اعتماد به نفس نداره ...و اینکه استفاده از کلماتی مثل ببخشید اعتماد به نفسو میاره پایین...اینا برای من هیچ معنی داره
ادم وقتی اشتباه میکنه نباید بگه ببخشید ...ادب حکم میکنه .....هر ادمی متناسب با رفتار فرد روبه رو باهاش رفتار میکنه
بعضی رفتارا و حرف ها اومدن تو زندگیمون اونم با یه اسم خیلی بزرگ و سخت که به نظر میرسه دهن پر کنه...بعضی اوقات میگم ما داریم برای چی میجنگیم؟
و اینکه یه حرفایی هم نشون از اعتقادات اشتباه بالایی که گفتم...اینکه حرفی گفته میشه بعد میپرسن اینو کی گفته؟
این همون چیزیه که ازش بدم میاد.....اینکه همو باور نداریم
پس مطمنا ادم هایی که سطح دانایی خوبی برخوردارن سکوت میکنن چون دیگه حوصله بحث با ادمایی که فقط دنبال یه نقطه ضعف از اونن ندارن ....اینه که ادمایی دنیا رو پر میکنن که شاید در ظاهر خیلی دهن پر کنن ولی صرفا زندگی براشون مثل میدون جنگه و قانون جنگل رو اوردن تو دنیای ادما اینکه اگه نکشی کشته میشی.....اینکه هی در به در دنبال فرهنگ میگردیم ...اینکه خیلی از ادما سکوت رو ترجیح میدن چون ادم های نادون زیاد شدن.....چون که اونقدر زیادن که کسی دوست نداره ارامش زندگی شو به خطر بندازه....چون حوصله بحث نداره
اینا همش از همون باور نداشتنه نشئت میگیره......واینکه همون ادم های نادون انقدر توی گوش ادم میگن میگن که اون ادمایی که چیزی میدونن و یا به قول معروف دانا تلقی میشن ...هم مقداری از رفتار های اونا رو میگیرن ....اینکه شروع میکنن به مغرور بودن ...به چیزی که باعث شده دنیاشون این شکلی بشه...و متاسفانه متوجه نیستن..رفتارایی که هی باعث میشن با کسی رو جز خودشون باورنکنن.....و بازاینکه زمین گرده...!!
#ببخشید هی بهش اضافه کردم
#و اینکه من گفتم..چون زیاد دیدم...برای خودم نه چون همیشه اونقدر برای حرفام دلیل و منطق داشتم که حرف بی ربطی نشنوم البته طرف معاشرت هم مهمه و درواقع اصلشه....بعضی رفتارا اونقدر دیده میشه که گاهی نمیشه سکوت کرد...از سکوت هایی که جز حماقت چیز دیگه ای نیستن واقعا بدم میاد
#اوفیییش....دلم پر بودااا....خانواده محتررررم ..یکی اون کولروو ببنده...من در حال قندیل بستن هستم ...به استحضار میرساند اینجانب حموم تشریف داشتم ....با تچکر .......کولر خاموش شد...فرزندم خدا خیرت بدهد..که مرا از این بحران رها ساختی.....صدای خنده....ای وای من بابامه......اهم اهم پدریه خدا قوت..!! ما بسی شوما رو دوست داریم.....صدای خنده از جانب پدر....پدریه با اجازه ما به مطالعه یمان بپردازیم. ....به کارات برس قزم ...موفق باشی .....قربان و فدای شما پدریه جان
۹۴/۰۷/۱۷