آرتاکوانا

آرتاکوانا

غیر منتظره ها.......!! و شایدم ترس..!!

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ب.ظ

ترس.....حبس شدن هوایت....ترس.....تنها ماندنت...ترس..صدای شب....مردمک چشمانت حوض خانه را پر میکند.....از ترس...از چه؟  توهّم ؟؟

شاید باور هایی که در صندوقچه ی مغزت آن هم در گذر عمرت گذاشته ی و قفل زرد رنگ بزرگی بر آن زده ای..!!

آن هم در اتاقکی گوشه حیاط....تق...صدای چه بود؟

این صوت در سرت می‌چرخد و می چرخد....تا تو را مجبور به باور کند

باز ترس.....از دزد..یا شایدم چیزی که انتظارش را نداری

خودم را میگویم ....بیشتر منتظر غیر منتظره هام

فکر میکنم افکارم خوانده میشوند...توسط کی یا چی نمیدانم..!!

پس غیر منتظره بودن میتونه جالب باشه ....و عجیب


۹۴/۰۶/۱۰
مبهم الملوک

نظرات  (۵)

اوهوم...
پاسخ:
:)
۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۵ نفر هفتادوسوم
منم کاخ داشتم می ترسیدم دزد بیاد
والا
:)
پاسخ:
کاخ هوشمنده..دزد گیر اتومات داره.......دزد بیاد خودش برمیگرده
ما یه همچین کاخ دارهایی هستیم.......اره    :)
نظر قبلیم ثبت شد؟؟؟
پاسخ:
برای این مطلب نه
صندوقچه ی قفل زده گاهی باید غبارروبی وکهنه زدایی بشه
پاسخ:
گاهی اره واقعا..........همه چیز یه امادگی میخواد
غیرمنتظره‌های جذاب!
پاسخ:
جذاب...شیرین...شایدم  کمی ترسناک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">