ارزو های عجیب و غریبم....!
يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ب.ظ
این پست یه جورایی ادامه پست قبله
من در بیشتر مواقع از یه دید دیگه نگاه میکردم یعنی برداشتام فرق داشت حالا یکی بخونه فک میکنه من خیلی خاصم
نه منم یه بنده ی خدا ......ولی سعی کردم با دید مثبت نگاه کنم و از همه جهات و حتی جهات غیر ممکن هم بسنجم
به طور کل ادم خیلی پر حرفی نیستم.....میشه گفت ارومم.......ولی یه سری رگ هایی دارم که وقتی فعال بشن .....من 180 درجه عوض میشم.(شامل تمام خلینگی و شپلینگی و خواندن اهنگ با صدای فوووووق بلند وچهچه زدن و تمامی حرکات موزون به هنگام حل مسائل درسی و فکری و تفهیمی و دیدن 4 فیلم پشت سر هم در ماه رمضان ان هم با بی خوابی از شب قبل و خوردن کرانچی تند و اتشین در زیر پتو و از حرکات مورد علاقه من وقتی که کل اتاق از شدت سرما کولر در حال قندیل بستنه من یه چیزی بخورم مثلا شلیل و یا الوچه سبز اینم بگم زمان هایی که خیلی خسته ام چشمام رو میبندم یه بشقاب هم زیر تخته ولی بعدش برین مسواک بزنیدااااا نرید بگید نکات غیر اموزشی یادتون میدمااااااا اینا میگم درس بگیری دوستان پرسیدند عایااا قاب صورتی اشکال دارد؟؟ خیر خواهران و برادران عزیز ایراده ندارد الزما خووووشگل باشد باتشکر
وقتی از یه اهنگ خوشم میاد شونپخت بار گوشش میدم ولی یه حس خیلی عجیبی دارم به جای اینکه بگم من دارم زندگی میکنم و خودمو جزئی از این موقعیتی که داخلشم بدونم انگار میشم مثل یه دوربین که فقط داره فیلم میگیره و خیلی عجیبه اینکه فکر کنی تو جز فیلم خودت نیستی.....!!
و قوه ی تخیل خیلی بالا در صدم ثانیه .....! و اینکه استاد ترسوندنم ولی خو زیاد استفاده نمیکنم ولی یکم اشکال نداره
در بچگی هم ظهرا تبدیل میشدم به یه دانشمند شروع میکردم ازمایش کردن و حل کردن تمامی مواد موجود در اشپرخانه و حمام ظهر بهترین موقعیته همه خوابن ایکون لبخند خبیث )
از ارزو هایی عجیب و غریبی که دارم اینا فعلا تو اولویتن::
1.دوست دارم تو دوره صفویه یا زندیه زندگی میکردم خیلی خیلی دوس دارم و اینکه من علاقه شدیدی به بنا های تاریخی دارم یعنی وقتی وارد یه شهر میشم دیدن بنا هاشو به بازار رفتن و خرید کردن ترجیح میدم ولی خرید رو به موقعش دوس دارم نه هی دم به دیقه بازار باشم
2.دوس دارم کوالا داشته باشم خیلی گوگولیه
3.دوس دارم 5سال خونم نزدیک داوینچی بود باهاش اشنا میشدم ادم عجیبی بود خدایییی
4.دوس داشتم در لحظه مکانم عوض میشد
5.دوس دارم یه کافی شاپ داشته باشم یه قسمت عظیمی از پیاده رو ها فقط میز های چوبی دایره ای شکل و الزاما قهوه ای سوخته باشه و یه در کوچولو داشت و یه چیز تلفن مانند که سفارش میدادن و از طریق او در کوچولو سفارش تحویل داده میشد اگر بخواهیم خوب تو ذهنتون فضا سازی کنم چهار باغ اصفهان تو ذهنتون باشه فضای پیاده رو بغل مغازه های زیاده یه همچین فضایی البته خلوت تر بیشتر منظورم اون حال و هواش بود یا دقیقا مثل هشت بهشت که مکان مورد علاقه منه اروم....سبز....اصیل
فعلا اینا تو اولویتن انشاالله به بقیه رسیدگی میکنیم
مچکرم از یاری شووووما دوست عزیز
راستی بابت عدم انتشار پست در چند روز اخیر معذرررت !!
من در بیشتر مواقع از یه دید دیگه نگاه میکردم یعنی برداشتام فرق داشت حالا یکی بخونه فک میکنه من خیلی خاصم
نه منم یه بنده ی خدا ......ولی سعی کردم با دید مثبت نگاه کنم و از همه جهات و حتی جهات غیر ممکن هم بسنجم
به طور کل ادم خیلی پر حرفی نیستم.....میشه گفت ارومم.......ولی یه سری رگ هایی دارم که وقتی فعال بشن .....من 180 درجه عوض میشم.(شامل تمام خلینگی و شپلینگی و خواندن اهنگ با صدای فوووووق بلند وچهچه زدن و تمامی حرکات موزون به هنگام حل مسائل درسی و فکری و تفهیمی و دیدن 4 فیلم پشت سر هم در ماه رمضان ان هم با بی خوابی از شب قبل و خوردن کرانچی تند و اتشین در زیر پتو و از حرکات مورد علاقه من وقتی که کل اتاق از شدت سرما کولر در حال قندیل بستنه من یه چیزی بخورم مثلا شلیل و یا الوچه سبز اینم بگم زمان هایی که خیلی خسته ام چشمام رو میبندم یه بشقاب هم زیر تخته ولی بعدش برین مسواک بزنیدااااا نرید بگید نکات غیر اموزشی یادتون میدمااااااا اینا میگم درس بگیری دوستان پرسیدند عایااا قاب صورتی اشکال دارد؟؟ خیر خواهران و برادران عزیز ایراده ندارد الزما خووووشگل باشد باتشکر
وقتی از یه اهنگ خوشم میاد شونپخت بار گوشش میدم ولی یه حس خیلی عجیبی دارم به جای اینکه بگم من دارم زندگی میکنم و خودمو جزئی از این موقعیتی که داخلشم بدونم انگار میشم مثل یه دوربین که فقط داره فیلم میگیره و خیلی عجیبه اینکه فکر کنی تو جز فیلم خودت نیستی.....!!
و قوه ی تخیل خیلی بالا در صدم ثانیه .....! و اینکه استاد ترسوندنم ولی خو زیاد استفاده نمیکنم ولی یکم اشکال نداره
در بچگی هم ظهرا تبدیل میشدم به یه دانشمند شروع میکردم ازمایش کردن و حل کردن تمامی مواد موجود در اشپرخانه و حمام ظهر بهترین موقعیته همه خوابن ایکون لبخند خبیث )
از ارزو هایی عجیب و غریبی که دارم اینا فعلا تو اولویتن::
1.دوست دارم تو دوره صفویه یا زندیه زندگی میکردم خیلی خیلی دوس دارم و اینکه من علاقه شدیدی به بنا های تاریخی دارم یعنی وقتی وارد یه شهر میشم دیدن بنا هاشو به بازار رفتن و خرید کردن ترجیح میدم ولی خرید رو به موقعش دوس دارم نه هی دم به دیقه بازار باشم
2.دوس دارم کوالا داشته باشم خیلی گوگولیه
3.دوس دارم 5سال خونم نزدیک داوینچی بود باهاش اشنا میشدم ادم عجیبی بود خدایییی
4.دوس داشتم در لحظه مکانم عوض میشد
5.دوس دارم یه کافی شاپ داشته باشم یه قسمت عظیمی از پیاده رو ها فقط میز های چوبی دایره ای شکل و الزاما قهوه ای سوخته باشه و یه در کوچولو داشت و یه چیز تلفن مانند که سفارش میدادن و از طریق او در کوچولو سفارش تحویل داده میشد اگر بخواهیم خوب تو ذهنتون فضا سازی کنم چهار باغ اصفهان تو ذهنتون باشه فضای پیاده رو بغل مغازه های زیاده یه همچین فضایی البته خلوت تر بیشتر منظورم اون حال و هواش بود یا دقیقا مثل هشت بهشت که مکان مورد علاقه منه اروم....سبز....اصیل
فعلا اینا تو اولویتن انشاالله به بقیه رسیدگی میکنیم
مچکرم از یاری شووووما دوست عزیز
راستی بابت عدم انتشار پست در چند روز اخیر معذرررت !!
۹۴/۰۵/۱۸