کلافکی نیمه شب
جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ق.ظ
چیزی که من باهاش کنار نمیام اینه که وقتی هممون یه مسئله ای میشنویم یا میبینیم و کاملا بر همه نکاتش آگاهایم
دقیقا چرا هی اونو توضیح و تکرار میکنیم و عملا فکر میکنیم که اگه نگیم خیلی بد میشه
دقیقا چرا اینقدر به بودن و حرف زدن علاقه داریم ?بدون اینکه بفهمیم فرد یا افراد رو به رو چی میگن بدون اینکه ذره ای درک کنیم?
چرا همیشه یکی باید اون وسط دایره بشینه و نقد بشه البته اگه بشه اسمشو نقد گذاشت...هیچوقت اونقدر یه ادم قوی نیست که بتونه یک نفر دیگه رو بشناسه
اینقدر فقط حرف نزنیم...نزنیم و منم نمیزنم
این همه حرف های بی اساس نزنیم
# دید کلی +بدون ربط+صادق+یک جاده
۹۵/۰۳/۲۸