آرتاکوانا

آرتاکوانا

الهام گرفته از اووکادو..!

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۲۹ ب.ظ


منبع الهام پست*مراقب کفش هایت باش!

ازavocado.blog.ir


دیدن 2 ساعته ی تو، آن هم در پارکِ کنارِ فرودگاه خیلی لذت بخش نیست... امروز وقتی با تو بودم بیشتر احساس سرما می کردم تا عشق! یقه ی پالتوی بلندِ جدیدم را بالا دادم و به گردنم چسباندم اما گرمایش به اندازه ی نَفَس تو نبود... چاره اى جز پذیرفتن نیست؛ وقتى که قرار است تمام اتفاقات جهان دست به دست هم دهند تا تو سُر بخورى در دهان مبهم سرنوشت، خودم دستانم را از پشت به کمرت می چسبانم موهایت را می بوسم و تو را هُل می دهم...!
 مراقب کفش هایت باش!


از گذر مارپیچ هایم تا دهلیز های قلبم :

(خلق شده ی من)

چقدر ساده رهایت کردم 

حسم بود یا فکرم نمیدانم !
زمانی بودی  خودم را کشته بودم 
رفتی ..ولی من زنده نشدم 
من دیگری زاده شد
زندگی دوباره نبود 
ولی من دیگر ان من قبلی نبودم 
هنوز هم برف مرا یاد تو میاندازد...نمیدانم میخواهد چه بگوید ؟!
روح مرده ام را...یا رنگ کفش هایت ؟
کاش هیچ وقت من ( کسره ) من زمانت نبود
تکه ای از روحم...نمیگویم قلبم!
زیر برف های پارک حبس شده
منی از من زمانت!
من همان ادم برفی زیر افتابم.!
۹۴/۱۰/۱۱
مبهم الملوک

نظرات  (۴)

۱۱ دی ۹۴ ، ۲۳:۱۶ آوو کادو
بسیار زیبا، عالی و خلاقانه :-)
پاسخ:
بسیار ممنونم از شما:-)

۱۱ دی ۹۴ ، ۲۳:۲۹ مترسک ‌‌
:(
پاسخ:
چرا غمگین?
۱۲ دی ۹۴ ، ۱۹:۵۲ عرفـــــ ـــان
چه با احساس :)
پاسخ:
بااحساس خوندین :)
چقدر ساده رهایت کردم
بالاجبار...
وقتی مرا خائن خواندند و تو را بی شرافت!
راست میگفتند
تو من را میخواستی اما
بهتر همین بود
منی دیگری زاده شد
پاسخ:
و هرروز این صدای همان من مرده ست 
که جگرم را اتش میزند
قلبم را بمباران میکند
 سلول هایم متورم تر ازگردن دختر ژاپنی ست که زمین بازیش سوژه عکاسی شده
انقدر دارم می سوزم  که فکر میکنم جهنم متحرک ست 
مثل من !
 تو رفتی و من نه زنده شدم و نه مرده
من روحم را به تو دادم 
بگذار رویا نبودنم واقعیت شود
بگذار کاش هایمان شد های روزگار شوند
بگذار تا صبح با خیال وجودت 
با خیال عطر مویت
بزندگی نکنم 
من نمی توانم هاله ی محافظ تو باشم
نیاز به اثبات ندارد!
من تهی تر از انم که نسیم بلندم کند
مرا نگاه اشک الودت خاکستر کرد
شاید خاکسترم 
دستان کسی را پاکیزه کند!
ولی دست من همیشه الوده ست 
من تو را کشتم !
من در اتاقک عمرم گیر افتاده ام 
پایی برای حرکت ندارم
بودن و نبودم خیال ابرست
من نمیدانستم روز افتابی عمرم 
ابری اسمان را پیش خواهد داشت
من
خودم را به نسیم می سپارم
من 
تهی ترین وجود عاشق بودم
من
دنیا را اتش نزدم!
خودم را اتش زدم! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">