آنقدر در خودم گم شده ام که جایی برای پیدا کردن تو نمی یابم
خودت پیدایم کن!
میدانی...... نیمه ای از من دیگر مال خودم نیست
فکر میکنم دارم محو می شوم
شاید روزی که برسی از من جز تکه هایی از آهن نمانده باشد
آن زمان می گویم
کاش محور دنیایم خودم نبودم
شاید در شهر تو چراغ های بیشتری باشد
یا آدم هایی که راه نشانم دهند
من که هنوز در خودم حیرانم...
#معنی شعر در عنوان:
به گنجشکانی که از چشمهای تو
تا قلب من بال میگشایند...
غاده السمان
# چه این اشعار عرب....اینقدر عمیق اینقدر دلبر آخه
۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۶:۵۴
۱ نظر