آرتاکوانا

آرتاکوانا

حال این روزای من خوبه اگه بدم باشه اونقدر گنجشک توی درختای اینجا هست که کلی حالمو عوض کنند، ظهرها نور افتاب اتاقمو روشن میکنه و عصر ها پنجره اتاق رو باز می کنم تا بهتر صدای جیک جیکشون رو بشنوم و وقتی هوا تاریک میشه میبیندمش و هی دور خودم میچرخم درحالی که دور و برم کتاب و لباس و کارتن پر کرده و هنوز کمد دیواریم قفسه نداره و من هنوز شلوغم،این روزا دارم دنبال زمان میدوم که باهام راه بیاد ، اره !شب ها زمان بدجور استرس به جونم میندازه و حس می کنم یه خانوم خونه دار داره توی من رشد می کنه و هر روز اروم تر از دیروز و پر احساس تر میشه دیگه حتی حرف های خودشم نداره و فقط میخواد همه چیز اروم بره جلو و منم همینو میخوام پاییز ،خانوم خونه دار منو بیدار کرده و هر روز تکرار ابی تری از دیروز رو براش رقم میزنه و من بی کلام تر از هرروزم میشم و تنها یک بار خوابی دیدم که انگار خانوم خونه دارم باهاش بیدار شده خواب یه اقای مرموز خوابی که برخلاف تمام تفکرات و برنامه های اینده ام برایم نقش میبست و من دیگه حتی از بستن کولر اونم زیر پتوی کلفتم هیچ غری نزدم و باز پنجره اتاق رو باز کردم.

۹۵/۰۷/۲۴
مبهم الملوک

نظرات  (۵)

قبل از هر چیز بگم که من یه روز بلاخره باید بیام اتاق تورو ببینم خانوووم :)) 
ایشالا که زودتر آماده میشه کمدت و یه نظم دلنشین میگیره اتاقت که حال خوبت چند برابر بشه ^__^ 
هر روز بی کلام تر از دیروز نشو.. از ته دل میخوام که هر روز شادتر و سبز تر و سر زنده تر از روز قبلت باشی😊❤️
امیدوارم پنجره ی دلت رو به شادیا و حال خوب باز باشه همیشه ^__^ 
:)* 
پاسخ:
بیا، بیا قدمت روی چشم ^_____^
میشه من بیام بغلت کنمو برم ؟! ♥
میفهمم که بی کلام میشم و باز هم بی کلام میشم میدونی این فهمیدنه برام همیشه جالب بوده و هیچ وقت نفهمیدم که دارم چقدر خودمو میچرخونم دقیقا مثلا علاقه بی پایان به بستنی ^___^
چشم بی کلام تر نمیشم :)
حرف های دلنشینت و روزای ابی که برام میخوای خیلی برام ارزش داره و خیلی ممنونم و کلی حال خوب برای تو مهربون جان من:)♥♥♥
#اواتارت عملا و یقینا حرف نداره و من الان پاندا میخوااممممم ^_______^
۲۵ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۵ مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
:))))عزیزم
چقد خوبه که اینجوری مساله رو هضم میکنی:)
:دی ماهردفعه اسباب کشی میکردیم
تا بیایم جابه جاشیم
نوبت اسباب کشی بعدی بود://
پاسخ:
فکر کردم  دیگه  اسمتو نمیبینم...برمیگردی بعدا اره؟
امروز داشتم فکر می کردم که واقعا دارم هضم می کنم یا دارم باور می کنم که دارم هضم می کنم
میفهمم اسباب کشی پدیده ای بس عظیم ست و لامصب جمع نمیشه که :/
خوشال شدم دیدمت میم جان ^___^ خیلی اصن
۲۵ مهر ۹۵ ، ۰۸:۰۳ مترسک ‌‌
جدای از همه این حرفا، چرا این قدر کم‌رنگ شدی مبهم جان؟ کم‌رنگ که نه، رسماً کم محتوا شدی :/
پاسخ:
والا درگیر اثبات خودمم برای حذف نشدن و حال خوب، این روزا استرس و نگرانی هام زیاده و وقتیمیخوام یک لحظه خودم باشم و گنجشکها،  میام اینجا و بچه ها رو میخونم  وقتی حرفا و کارام یادم میاد دلم میخواد پست بزارم..میدونی حالم عجیبه مدتیه که دست به قلم هم نشدم هرچی بوده اینجا نوشتم ولی میدونی با وجود نگرانی خیلی ارومم یه ارومیه که ترسناک نیست یه جوریه که نمیفهممش  ، لغت خوبی رو گفتی خودمم انگاری شدم یه حباب ، برام دعا کن دوست جان برام رنگی رنگی دعا کن 

چقدر خوب که پنجره اتاقت رو به بیرون باز میشه :)
مث اتاق قبلی دوست داشتنی من!!!
پنجره اتاق الانم رو به نورگیر باز میشه.... و همین همیشه باعث میشه اتاقم تو نظرم خیلی دلگیر باشه!!!
پاسخ:
خونه قبلی نمی شد بازشون کنی قفسه زده بودیم :(
حال منو تو برعکسه تو شنگولی اتاق قبلیت رو دادی به من و من دلگیری اتاق قبلیم رو ، بیا شنگولیم رو نصف کنیم :)♥♥♥
دوست داشتی از این گلدون فسقلی جینگیلی ها بگیر خیلی حالشون خوبه اخه :)
#جینگیلیجات برق میبینم اون عکس خانوادگیه میاد تو ذهنم و اواتارت ^____^
بدو زود باش آدرس بده :))*
هر وقت اومدم اتاقتو ببینم خودم اصن بغلت میکنم مبهم دوست داشتنی من❤️❤️❤️
نخیر نشو.. حتی اگه واست جالبه :|  :دی 
قربونت عزیزم.. ممنون از تو :]* 
# آرررره منم خییلییی پاندا دوست دارم.. میبینیش اصن چقدر جیگره ^___^ 
اصن من به مامانم گفتم من میخوام مهریه م رو 3 تا پاندا بذارم ^___^  :)) 
پاسخ:
♥______♥ به به چشم 
بغل ^___^
چشم :)
=)
#مهریه ای بس منصفانه و عاشق طوری سیاه و سفید و تپله ^____^
قیافه مامان جان دیدنی بوده :):)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">