آرتاکوانا

آرتاکوانا

این اخر حماقته!

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ب.ظ
ما بازیگر های خوبی هستیم.جدی می گم! اینکه ادم با دست های خودش یه مجسمه کامل بسازه و بزارش وسط مرکز توجه یه جایی مثل مرکز شهر و شروع کنه مثل یه ادمی که فراموشی داره و مثل اینکه تایمری بوده که بعد از ساخت اون مجسمه همه چی یادش بره و مثل یه ادمی که بیرون از گود بوده بشینه و شروع بکنه به تحسین و الگو برداری از طرح و خب....
اون خودش رو با دست های خودش توی یه بالن نارنجی رنگ جا گذاشت کی میدونه اون کجا رفته؟ هیچ کس!
چرا باید سعی کنیم خصوصیات خودمون رو جا بزاریم؟!
میدونی چیه؟! گاهی متنفر میشم از تمام این چیزایی که باید از مثل دیگران رفتار کرد مثل یه بازی میمونه تو اون شخصیتی هستی که توی یه  بعد غیر واقعیه ولی تو هیچ کنترلی سر اون به غیر از حرکاتش نداری هیچ کنترلی اون یکی دیگه هست یا عملا هیچ کسی
ولی تو بهش توجه نمیکنی چون برد و باخت مهمه
گمونم خیلی از قاعده ها با یه نقشه حل میشه
یه نقشه از پیش تعیین شده!

۹۵/۰۳/۲۳
مبهم الملوک