آرتاکوانا

آرتاکوانا

۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

اینکه الان من از صدای رعد و برق بیدار شدم.....و در حال ذوق مرگی تدریجی ام...و همه خوابن......اهنگ جدید میخوام...و دلم میخواد برم پیاده روی ...عجیبه عایا؟ 

مبهم الملوک
۰۷ آبان ۹۴ ، ۰۲:۴۷ ۴ نظر

دریا دریا...لبخند به سویم می فرستی

صحرا صحرا سکوت به سویت می فرستم

اخر میدانی....لبخندت کلمات را فراری می دهد..!!


#اومدم یه 5دیقه دراز بکشم....بنگ..!!! این سه نصفه خط خورد تو سرم...در حال حاضر یک عدد مبهم الملوک تیر خورده متنی در قسمتی از سر خود هستم....و جا داره از تمامی افرادی که امروز یاد چای خوران بنده رو در باران یاداور شدن تشکر کنم.....اخهههههه میدونیییین..امروز کلی بارون زد....و یکی باید منو می گرفت...خدایا شکرت....نشستم روی یه صندلی و نفس کشیدم هواشو ....هوای بارونی خدارو ....مسولیییییین..واقعا چرا وقتی  من اون ویفر مثلثی رو خوردم بعد بارون اومد....خب چایی خالی خالی امروز کیف نمیداد که....چای نخوردم امروز...ولی الان درحال کاپوچینو خوران هستیم.....بالای "ی" فتحه بزارید ...من یک عدد مبهم الملوک در تلاش ورود دایرهالمعارف روحی خود به مجازی خود هستیم ..."ی"به همون روال ....دارم تاثیرات خودمو تو خانواده میبینم...اون روز مادریه عزیز تر از جان میگه فاطمه برو از اون کاپوچینو هات بیار باهم بخوریم....بنده خداها مامان و بابام..در زمینه خوراک اینجانب دارم اونو رو هم سهیم میکنم....اینکه پاستیل میخرم میگم بیاین بخورین به کنار. تازه دوروز پیش هم یکی از کلمات مخصوص خودمو از دهان مبارک مادریه شنیدم.....و قیافه ام.لبخند گنده ها+لپ+کلاه بافتنی سبز رنگ معروف+یکمی مبهم الملوک...یه همچین شنگولیم من.....این شنگولی رو اروم بخونیدااااا.....قاعده شو مفصل میگم بعد براتون

#حرفام مونده بودنااا :)

#تازه بگم بعد از انتشار پست قبلی یه نیم ساعت بعد به طور کل این نت خونه ی ما که گاهی به قدم زدن با حالت اسلوموشن علاقه داشتن ...ایستاد.!!!

ایستادااااا......انگاری باهام قهر کرده....الانم هی نامتعادله..در نقاطی مخوف...تنگ..تاریک ..از خانه انتن میدهد...مثلا توی کمد لباس...زیر تخت.....بغل لباسشویی به اندازه ی5 سانتی متر و 6 میلی متر به سمت کابینت گوشه اشپزخونه..که سرشار از انواع دارو  گیاهیه که رنگ همشون از سبز تیره شروع میشه تا خاکی روشن....ممکنه توی بعضی هاشون هم یک سری چوب کوشکولو و  جیگیل و پیگیل هم باشه ....قرار داره

#برام دعا کنید....اتفاق خوبی که دوست دارم بیفته، بیفته

مبهم الملوک
۰۶ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۲ ۰ نظر

الان من یه مبهم الملوک بی اعصابم

واقعا چرا بعضی سایت ادمو دیوونه میکنن؟؟ 

مثلا میخوای یه فیلم 5 دقیقه ای منتاسب با شرح ساخت یه وسیله بعد یه لینک میزنی یه صفحه باز میشه بعد از اون طرف میبینی همون صفحه ی قبلیه بعد لینکه اسمش یه وره اون لینک مورد نظر اونور ترش بعدبا تمرکزی در حد اون اقایون زحمت کش سر دکل های نفت تمرکز کنی و حدس بزنی که دقیقا باید تا شعاع چند میلی متری اون نوشته رو کلیلک کنی حالا بعد از بارها تکرار و اینا خوشحال که الان باز میشه و دانلودش میکنم ولی نچ نچ نچ سایته زرنگتر از این حرفاست..کلا هنگ میکنه ....مرورگر بسته میشه

یعنی دلم میخواست سایته رو خفه کنم ......یکی میومد از تمامی لحظات من فیلم میگرفت .....توانایی در حرکت دادن تمامی جوانح و جوارح صورت انسان رو درک میکرد.....اگه کسی رو میشناسید که طراحی میکنه و اینا ...یا اگه خودتون طراحی میکنید ......خواهشا قشنننننننگ طراحی کنید دیگه .....در غیر صورت منتظر پرتاب یک دمپایی مشکی نارنجی با زاویه 45 درجه و سرعت در حد نور با هدف برخورد به پشت سر فرد مذکور باشید ....از من گفتن   ......از این لبخند گنده ها

#برام دعا کنید....متشکرم میشوم :)

#یهویی یاد اون اقایون سر دکل های نفت افتادم کارشون خیلی خطرناکه خدا برای خانواده هاشون حفظشون کنه :)

#هان تازه یادم رفت بگم....یه عرضی با اینترنت داشتم...ببین نت جان بیشعور( باعرض معذرت ) چرا وقتی من کلی کار دارم و باید باتو برم یه چندتا مطلبو فیلم و بزارم تو زنبیلم و بیام دنیای معمولی تو به طور کلی و کاملا ...گوش کن ....کاملا یهویی به قدم زدن با حالت اسلوموشن علاقه پیدا میکنی هان؟

مبهم الملوک
۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۹:۳۴ ۵ نظر

امشب که ارام می خوابد؟

امشب شهر می گرید

و امشب اب خون می رود

و امشب خاک اشک زینب بغل می گیرد 

و امشب اسمان میخواهد افتاب نیاید  و نبیند و یاد نیارد

امشب همه از فردا شرمنده خواهند شد

و ادمیان تا ابد بار این شرمندگی را به دوش خواهند کشید

وای از عاشورا

مبهم الملوک
۰۲ آبان ۹۴ ، ۰۳:۱۵ ۳ نظر